تفریح و سرگرمی

این وبلاگ برای شاد کردن امدست نی برای .....

تفریح و سرگرمی

این وبلاگ برای شاد کردن امدست نی برای .....

قدر مادران را بدانیم !

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد...

پشت خط مادرش بود.....

پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟؟؟؟؟؟

مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی.....

فقط خواستم بگویم تولدت مبارک پسرم.....

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.....

صبح سراغ مادرش رفت.....

وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت.....

ولی مادر دیگر در این دنیا نبود.

 

بیاین تا وقتی مادرانمان هستن قدرشونو بدونیم چون اگر نباشند چیزی جز حسرت نصیب ما نمیشه.

نظرات 5 + ارسال نظر
ONLY برنج چهارشنبه 2 اسفند 1391 ساعت 21:19

استفاده کردیم

علی چهارشنبه 2 اسفند 1391 ساعت 21:21 http://rendanemoghan.blogsky.com/

حمید منم لایک میکنم
خونه ONLY برنج هسم

این تو خونشونم نمیتونه راحت باشه؟

علی پنج‌شنبه 3 اسفند 1391 ساعت 13:09 http://www.rendanemoghan.blogsky.com/

کوفت مردک
خودش دعوتم کرده
بیتربیت(بووووووووووووق )

خیلی بی ادب شدی
مردکم خودتی،ادم بوووووووووووووووووووووق

هنگامه شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 13:05

حمید چرا دعوا میکنید یادم رفت چی میخواستم بنویسم

[ بدون نام ] شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 18:58

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد