شعر روباه و کلاغ این دوره و زمانه:
زاغکی قالب پنیری دید
از همان پاستوریزه های سفید!محشری در تناسب اندام
کشته ی تیپ توست خاص و عوام!
دارم ام پی تیریه آوازت (mp3)
شاهکار شبیه اعجازت
ولی اینها کفاف ما ندهد
ای به آواز شهره در دنیا
یک دهن میهمان بکن ما را
که سری از سخنوران این دوران
زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر!
آن همه حیله کرد بی تأثیر
گفت کوتاه کن سخن لطفا!
پاس کردم کلاس سوم من!
لعنت به مستراحی که برچسب قرمز و آبی شیرش برعکس خورده باشد.
لعنت به مستراحی که سوسک ها بدون اطلاع و هماهنگی سرشان را از چاه بیرون بیاورند.
لعنت به مستراحی که مرکز کانونی تحدّب کاسه اش روی صورت آدم باشد.
لعنت به مستراحی که قبل از نشستن کسی درش را بزند.
لعنت به مستراحی که آبش برود و آفتابه اش خالی باشد.
لعنت به مستراحی که پشت درش نوشته باشند: «لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان ب... .»
لعنت به مستراحی که صدا را 56 مرتبه اکو کند.
لعنت به مستراحی که شیلنگش از هفت جا سوراخ شده باشد.
لعنت به مستراحی که سر شیلنگش همیشه توی چاهش افتاده باشد.
لعنت به مستراحی که فاصله کاسه اش از دیوار پشتی فقط یک سانت باشد.
لعنت به مستراحی که فشار شیر آبش مثل شیر سماور است.
لعنت به مستراحی که بدون آن بنی بشر هیچ چی نیست.
راههای اذیت کردن دوست دخترها. پسرا اینا رو حفظ کنید و در مواقع نیاز به کار ببندید.
- هروقت به موبایل شما زنگ زد و مشغول تعریف کردن وقایع روزانه اش بود(که معمولا این کار را با افزایش شاخ و برگ و با آب و تاب دادن به آن انجام میدهد) صحبت هایش را قطع کرده و اعلام نمایید که پشت خطی دارید و لطف کند و 1 ساعت دیگر تماس بگیرد !
- هر وقت خواستید وی را سوار ماشین کنید با استفاده از عطر زنانه مادر و یا خواهر محترمتان فضای ماشین را عطر آگین کنید و هنگامی که ازتان پرسید این بوی چیست شروع به تناقض گویی کنید تا تصور کند رقیب دارد!(مسلماً این عمل بسیار غیر انسانی است و تنها در صورتی این کار را انجام دهید که مطمئن شوید بعد ها ناحیه ای از وجود شما به نام وجدان شروع به خارش و درد نخواهد کرد)
- دائماً اسم وی را اشتباهی صدا کنید (مثلاً اگر اسمش سارا است او را شیما صدا بزنید تا هر گونه امکان اشتباه اعم از لپی و ... به ذهنش خطور نکند و به شک بیفتد که رقیب دارد).اگر هم پرسید شیما کیست بگویید دوست دختر قبلی ام که تیریپی لاو گونه با او داشتم !
چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.
آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم شکایت از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می کرد. او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.
روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را ریخته بودند و هر یک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت…
بچه ها، ببینید؛ همه شما لیوان های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی میز مانده اند.
دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند و استاد حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی که شما واقعا می خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود. زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.
البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس، از حالا به بعد تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه چشم هایتان را بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.»
طبق آخرین تحقیقات مشخص شد که
مردان خوب ، همان مردان بدی هستند که هنوز لو نرفتند !
.
.
.
یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه:
همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی
طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟
فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!
.
.
.
گفتی (پ) پات وایسادم
گفتی (م) واست مــــُــردم
گفتی (خ) واست خون ریختم
فقط منتظرم بگی (ت)
تا بزنم تو گــوشِت و تلافـی همه چیُ در بیارم !
ادامه مطلب ...یه بار تو تاکسی از سر حجب و حیا خودمُ چسپوندم به در نخورم به دختره. دختره گفت آقا این مسخره بازی ها چیه درست مثل آدم بشین دیگه!!!! آدم نمیدونه باید چیکا کنه ... بـــه خــــُـُـُدا
یارو شب خواب میبینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته، بیدار میشه میبینه زنش کنارش خوابیده میگه: خاک تو سرم یادم رفت save کنم
در کارتونهای زمان بچگیمون
تارزان لخت بود،
سیندرلا 12 شب به بعد میومد خونه،
پینوکیو دروغ میگفت،
بتمن با سرعت بالای 300 مایل بر ساعت رانندگی میکرد
سفیدبرفی تویدیه خونه با هفت تا مرد زندگی میکرد
و پاپای پیپ میکشید و تاتــــو داشت...
پس تقصیر ماها نیست.الگوهامون مورد داشتن
تو کلاس آئین نامه سرهنگه پرسید: کی میدونه کجا دور زدن ممنوعه؟
یکی دستشو بلند کرد وگفت:
"تورفاقت"!
رمز موفقیت ام رو چند سال پیش عوض کردم الان هر کاری میکنم یادم نمیاد.
همیشه دوس داشتم یه دوس دختر چادری داشته باشم تا وقتی من میبینه یهو هوول بشه چادرو بکشه رو سرش بگه خاک به سرم اقامون اومد
حال معنوی عجیبی داره
گویند مرا چو زاد مادر به دهان گرفتن آموخت
شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم الـفـاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لـب مـن بـر غـنچه ی گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست تا هستم وهست دارمش دوست
ادامه مطلب ...متولدین فروردین ماه:
دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال برگزار میشود، روز امتحان دیر از خواب بیدار میشوید، بعد در ترافیک گیر می کنید و احتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) .
از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر دانشگاهی خودداری کنید!
متولدین اردیبهشت ماه:
اول، قدم نورسیده را به مامان و بابا تبریک می گوییم.
تو اگر دختر باشی، اسمت یا رکسانا است یا مرسده و اگر پسر باشی اسمت هوخشتره است یا جغتای!
لزومی ندارد به بقالی سر کوچه تان پز بدهی که بعد از یازده سال فوق قبول شده ای خبر قبولی را احتمالاً در مراسم خاکسپاری یکی از بستگان می شنوی و چنان قهقهه میزنی که گورکن با بیل و صاحب عزا با دسته بیل به دنبالت خواهند دوید.
ادامه مطلب ...جواب ایرانی ها به اس ام اس یه ناشناس :
دهه پنجاهی: حتما" اشتباه فرستاده
دهه شصتی بعد چند بارتکرار: شما؟
دهه هفتادی:هنوز عرقه پیام خشک نشده u؟
دهه هشتادی: کدوم یکی هستی؟
اینطور پیش بره نودی ها شماره ناشناس ندارن...
خورشید خجالت زده شد روز غدیر / در رشک رخ نبی و سیمای امیر
پس چهره برافروخت به ذکر صلوات / تفسیر بشد وگرنه آن دم تکویر
.
.
.
آغاز علی بود و علی حُسن ختام / او اول و آخر است به دین اسلام
در عید غدیرخم فرستد صلوات / هر کس که و را علی ولی گشت و امام
.
.
.
امید خدا به ما نویدی بدهد / در عید غدیر اجر مزیدی بدهد
از برکت ذکر یاعلی و صلوات / حق با فرجش بر همه عیدی بدهد
.
.
.
الحق که تو آن علی ولی اللهی
از اسرار خداوند جهان آگاهی
آغاز ولایتت فرستم صلوات
دانم ز عنایتت غمم می کاهی
ادامه مطلب ...