گاهی همین مرد ها چنان سر غیبت کردن را باز می کنند
.
.
بچه ۲۴ ساعت نیست به دنیا اومده ، برگشته بهم میگه نمیتونه راه بره ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ فقط میتونه پشتک بزنه !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خاور اومده داریم اثاث خونه رو بار میزنیم ، میگه دارید از این محل میرید ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم اثاث میبریم پارک خاله بازی کنیم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گفتم : از صدای سخنش ندیدم خوشتر ! گفت عشق رو میگی ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ صدای خروپف بابام رو میگم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سگ خریدیم اندازه خر ، بستیمش توی باغ ! اومده میگه اینو خریدید واسه امنیت ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خریدیم باغو بیل بزنه !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهش گفتم سی دی مادربردت رو بده کار ضروری دارم ؟ رفت خونه و بعد دو ساعت اومده میگه همونی که روش نوشته Gigabyte ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ همونی که نوشته گلچین شاد بندری ۹۰ !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهش گفتم هفته بعد تولدمه ! گفت یعنی باید کادو بخرم واست ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ خواستم اطلاعات عمومیت بالا بره !
ادامه مطلب ...(معاوضه با زمین یا ویلا ! )
گر روم دیر به منزل ، چه بگویم به زنم !
اونم میگه نه بابا
ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن :دی
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود !
سرش رو تکون داد گفت خاک بر سرت ، جوونای هم سن تو هواپیمای بدون سرنشین
ادامه مطلب ...یه روز به یه مرد یه اسب می دن که برای اولین بار اسب سواری کنه اون هم
بدون زین خلاصه مرد سوار اسب میشه و اسب همینطور که یورتمه می ره مرد به
طرف عقب سر می خوره تا اینکه پس از مدتی به انتهای اسب (دم اسب) می رسه.
ناگهان داد می زنه: این اسب تموم شد یکی دیکه بیارین!!!
**************************************
یکی رفت انگلیس. صبح پاشد با زنش رفت بیرون توی خیابون.
یه مرده از کنارشون رد شد و گفت: «گود مورنینگ سر». اون جواب داد: «سر مورنینگ گود»!
زنش پرسید اوا آقا جعفر چی شد؟
گفت هیچی! این یارو انگلیسیه گفت: «سلام علیکم» و منم بهش گفتم: «علیکم سلام»
*************************************
یکی خیلی کار بد کرده بوده می برنش جهنم.
تو وسط راه میگن به تو یه آوانس میدیم ، میگه چی؟
میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها و یکی جهنم خارجی ها.
میپرسه فرقش چیه؟
میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز.
خلاصه میگه من میرم تو جهنم خارجیا.
یه چند ماه بعد میبینه اینجا خیلی ناجوره میگه خوب شد تو جهنم ایرانی ها
نرفتم که کارم زار بود اما بد نیست یه سری به اونها بزنم تا به اینجا راضی
باشم خلاصه میره میبینه همه نشستن دارن حرف می زنند خبری هم از قیر داغ
نیست ،می پرسه: جریان چیه؟
میگن: بابا اینجا یک روز قیر نیست ، یک روز قیف نیست ، یه روز قیر و قیف هست اما مامورش نیست!
**********************************
به یکی میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟
می گه: راهنمام گیر کرده!!
******************************
یکی کولرش خراب میشه، به بچه هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید.
***************************
دو نفر میرن تهران یک فولکس قورباغه ای میخرن، برمیگردن طرف شهرشون.
نزدیکای شهرشون یهو فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن نمیشه.
یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده.
اون یکی درِ کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: بیا که ماشین موتور نداره!
خلاصه اولی پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم!
اون یکی میره درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم
زنده شد خنده دوباره با نوای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
دل ما شاد شد ازخاطره های پـَـَـ نــه پـَـَــــ
هرکسی هرسخنی داشت برایت بنوشت
ذهن مابازشد از ذهن رسای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
باصدای توبه لبخنــــد کمی راضــــی شــد
دل غمگین و صدایم به صدای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
پیـــج ها مانده و درمانده شدند از هنـــرت
خودمانیم همه افتاده به پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
نمره دادی به همه لایـــک زدی پست مرا
اگــرم لایــک نخوردم به فدای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
هرکــه زوری زدو خلاقـــیتی حاصل کـــــرد
همه را ریخت به عشق توبه پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
شعــر ناقابلــی از عقــل کمم بیــــرون زد
نامه ای ساده زدم باز بــرای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی …. ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!)
آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.
آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!
آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!
آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (۱) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!
آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!
آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!
آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ….، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و …
آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !
آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!
آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!
آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.
آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!
آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.
آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!
آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت، به جز ۲۱٫ ( انجمن حمایت از گربه ها!! )
آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و …
آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!
آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!
1- چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!
الف) جوونی کردم !
ب) سادگی کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !
2 - اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !
ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !
ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !
د) انشاا... بقای عمر ? تای دیگر باشه !
مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد:
«یک فنجان قهوه برای من بیاورید.»
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی؟»
کارمند تازه وارد گفت: «نه»
صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره.»
مدیر اجرایی گفت: «نه»
کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت!
1. همیشه
سر خود را با تیغ بتراشید. طبق قانون بقای ماده، اگر مویی درنیاید، چیزی هم
برای ریختن نخواهد بود. با این تمهید دیگر کچل نمیشوید؛ فقط تمام عمر
بیمو خواهید بود.
2. یکی از دلایل ریزش مو، تغذیه نامناسب است. با توجه به ارزانی بیدلیل ارزاق، حتما در وعدههای اصلی یا میانوعدههای خود، از موادغذایی مقوی مانند مغز ران، چنجه، شاه میگو، لابستر، شنیسل پری دریایی و... استفاده کنید. اگر مانع ریزش موی سرتان نشوند، باعث خیلی چیزهای دیگر خواهند شد.
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!
راهنمای مشاغل در ایران ...
قصاب: مرتیکه ی چاقوکش
کارگر: مرتیکهی حمّال
فروشندهی خدمات یا کالا: مرتیکهی دلّال
طنزپرداز: مرتیکهی دلقک
بیاین چند دقیقه برای اونایی که با
ماشینشون ساعت ها ترافیک رو تحمل میکنن تا برسن باشگاه بدنسازی و سوار
دوچرخه بشن سکوت کنیم….
شما یادتون نمیاد کلی زور میزدیم
زرگری حرف بزنیم حرص بقیه رو در بیاریم مثلزن مزثلز ایزین
)
اگه این معلم های دبستان.. میدونستن یه روزی قراره.. فقط تایپ کنیم.. اینقدر سعی نمیکردن خطمون خوب شه
)
وقتی ناراحتین از ۱ تا ۱۰ بشمرین.
اگه آروم نشدین تا ۲۰ ادامه بدین نشد تا ۳۰ و همینجور ادامه بدین تا
بشین.
من الان به ۲۱۶۶۶۵۰۰۰۹۶۸۷۱۱۲۰۰۱۲
رسیدم
تیمای لیگ برتر رو می بینی،شک می
کنی جدول لیگ برتره یا جدول مندلیفه آلومینیوم فولاد مس ذوب آهن نفت
نمیدونم چه رمزیه لامصب بعضیا میگن
“عزیزم” انگار فحش دادن ولی بعضیام هستن به آدم میگن “زهر
مار” انگار دنیا رو به آدم دادن…