نان لواش چیست؟!
به آلیاژی از پلاستیک و آرد می گویند که در دمای مخصوصی پخت می شوند !
.
.
.
لوازم شخصی چیست ؟
وسایلی که متعلق به یک شخص می باشد
و تمام اعضای خانواده و فامیل وظیفه دارند از آن وسایل استفاده کنند
در غیره این صورت شخصی محسوب نمیشود !
.
مـا بـا خوردن یه رانی ۱۰ کالری بدست میاریم
و برای خوردن دو تیکه ی آخر درون قوطی ۱۲ کالری مصرف میکنیم !
ادامه مطلب ...( شعر طنز یا واقعیت؟ )
شعر زیر برای حدود 70 سال پیش است و شاید زیاد به زمانه ما نخورد اگر البته کاهش بودجه و عقب افتادن حقوق و کسری دریافتی به خاطر نبود پول و افزایش قیمت همه چیز جز حقوق ماهیانه کارمندان، اجازه بدهد!
شعرش تو ادامه مطلبه
ادامه مطلب ...*پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ای لاستیکت تو حلقم، ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ای دور رینگت بگردم، فکر میکردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان 18 میلیون تومان بشوی؟!
ماشالا چقدم نازی اصن تو گل پیازی
*سلامتی اونایی که منو به خاطر خودم میخوان ... نه واسه پرایدم :)
*از وقتی پراید گرون شده رفیقم یجوری ژست میگیره پشت ماشینش میشینه انگار پشت AUDI R8 نشسته دیگه ماهارو تحویل نمیگیره :|
اونایی که بالا تر از پراید داشتن که دیگه هیچی کلا ماهارو shift+delete کردن از تو مغزشون :|
*ایران در آینده نه چندان دور
.
.
.
.
اوه اوه بچه ها طرفو نگاه ، معلومه خیلی مایه داره ، ماشینش پرایده !
*یه نامزد هم نداریم باباش پراید داشته باشه بعد هی به ما بگه تو به خاطر پراید بابام با من موندی :|
*تو جلسه خواستگاری
مادر پسر: دیگه جونم براتون بگه آقا دوماد یه پراید هم ثبت نام کرده!
*یارو میره خواستگاری ازش میپرسن ماشینت چیه؟ میگه پراید بعد گندش در میاد یارو پورشه داشته!
(چند سال دیگه که پراید از پورشه گرونتر شد)
یکی از دوستام تعریف می کرد : “با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.
یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی.
خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.
اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی…
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم
.
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری انقد بزنم که
صدای گرگ دربیارن تو افق.......
روزگار، ما را به جایی رسانده که به پراید نامه بنویسیم. (فکر کن!) پراید عزیزم، شنیدهام مرز هجده میلیون تومان را رد کردهای.ای قشنگتر از پریا از این به بعد، انصافا، تنها تو کوچه نریا. چون با این وضعیت زورگیری، اختلاس و… کلا بچههای محل دزدن و خدای نکرده زبانم لال یکجا تو رو میدزدند.
پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ای لاستیکت تو حلقم، ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ای دور رینگت بگردم، فکر میکردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان هجده میلیون تومان بشوی؟!
ای پراید، ای نازنین، ای ماکسیما مخفی، ای طرح ژنریک بنز، ای پرادو مینیمال تو الان در شرایطی هستی که میتوان لنتهایت را طوطیای چشم کرد. تو الان در موقعیتی هستی که دود اگزوزت صد مرتبه از هوای فرحزاد مصفیتر است! تو چنان مقام و منزلتی داری که مردم عاشق جیب چاک تو هستند. یعنی قیمتت جیب جر میدهد، باقلوا! من در حسرت آن لحظه خواهم سوخت که سایپا سر در کارخانهاش بیلبورد بزند «این ور پراید اوفینا/ اون ور پراید اوفینا».
ای تراول چک متحرک، ای هر دور لاستیک تو شیش ماه کار کردن من، ای که دیروز در حد غضنفر بودی و امروز اما یک پا «ارزو» شدی. همینطور که در خیابانها حرکت میکنی و از مردم دل میبری به جان مسوولان با بالا گرفتن برف پاککنهایت دعا کن. آنها و فقط آنها چنان در حوزه اقتصاد کیمیاگری بلد بودند، که توانستند نه مس، که لگنی مانند تو را طلا کنند؛ طلای هجده عیار! باز من نمیدانم چرا این مردم ناسپاس از مسوولان انتقاد میکنند. قیمت پراید امروز، قیمت زانتیای یک سال پیش است. آیا این امر به راحتی به دست میآید؟ این دوستان ناممکنها را برای ما ممکن کردهاند. ای الهی آخ و همینطور بچهها متشکریم از بیخ.
1) تا زبونشون باز میشه عوض مامان بابا میگن شوهر!!
2) حالشون از پسرا به هم میخوره ولی نمی دونم چرا 666 تا دوست پسر دارن
3) اگه خونشون آتیش بگیره بین بابا و لوازم آرایش حتما لوازم آرایش و انتخاب می کنن!
4) نون شب ندارن بخورن ولی پول عمل دماغشونو ردیف میکنن!
5) همه خوشکل و خوش هیکلن(خدایا منو بخاطر این دروغم ببخش)
۶) از 8 تا 20 سالگی شونصد تا دوست پسر داشتن که هیچ کدوم درکشون نمیکردن ...
چشماشون بیشتر از عقلشون کار میکنه!
2-تا یه دختر خوشگل می بینن مثل جوجه راه می افتن دنبالش.
3-چشمک جزو تیک عصبیشونه.
4-اصولا هفته أی 1 بار شکست عشقی می خورن.
5-اگه یه روز متلک نگن زبونشون میخ در میاره.
6-دوستت دارم جزو حرفای روز مرشونه.
7-زبان باز ترین و پاچه خوار ترین موجودات روی زمین.
8-می خوان دختره فقط ماله خودشون باشه و خودشون ماله همه
1- سانسور کردم.
2- همشون میگن به هیچ پسری اطمینان ندارن اما با 10.000 تا پسر دوستن.
3- همشون قبل از اینکه باهات دوست بشن BF (دوست پسر ) نداشتن هیچ
وقت.
4- BF شون مال خودشونه اما خودشون مال همه هستن.
5- همشون از دم خالی بندن.
6- هیچ وقت روز تولدت یادشون نیست.
7- خیلی اتفاقی وقتی باهاشون دوست میشی 4 روز بعدش تولدشونه.
8- همیشه کیف پولشون رو تو خونه جا گذاشتن.
9- همیشه فوق تخصص آرایش زننده دارن از این آرایشایی که وقتی می بینی
حالت به هم میخوره.
10- همیشه 3 یا 4 تا خواستگار دکتر و مهندس دارن.
11- همه ی پسرای دنیا رو نگاه می کنن اما نباید BF شون حتی یک دختر
غریبه رو هم ببینه.
12- همشون از دم مریم مقدسن
این روزها که امتحانات دانشجویان تمام شده است، کم نیستند کسانی که از ترس مشروطی و مشکلات دیگر، به هر دری میزنند تا دل استاد را به رحم بیاورند.
خبرگزاری دانشجو: حکایت استاد و دانشجو از آن حکایتهای پندآموزی است که عموماً از آن اطلاع داریم. در این بین از روشهای مختلفی برای کسب نمره استفاده میشود که ناشیانهترین راه، همان درس خواندن است که هم کودکانه بوده و هم وقتگیر است و مخصوص بچههای لوس!
دانشجو اگر دانشجو باشد، همه تلاش خود را میکند تا در روز امتحان، با استفاده از زور بازو (جهت در دست گرفتن خودکار) و توان ذهنی (جهت روانی طبع و نوشتن بعضی موارد خاص!) نمره خودش را از استاد بگیرد و بیخودی درس نخواند.
در این بین روشهای مختلفی برای کسب نمره وجود دارد که چند نمونه آن در زیر نمایش داده میشود:
نه تنها پیرهن از چین میاریم
که اقلامی خفن تر از چین بیاریم
برای رفع مشکل از جوانان
در این فکریم که چی از چین بیاریم!
دکانها مملو از پوشاک چینی است
از این پس رختکن از چین بیاریم
چراغ مه شکن وقتی نداریم
چراغ مه شکن از چین بیاریم!
گلاب قمصر کاشان گران است
بیا مُشک خُتن از چین بیاریم
به هر صورت به سود ماست کلا
اگر حتی لجن از چین بیاریم
به جای رستم دستان و سهراب
فامیل های جومونگ از چین بیاریم
پر طاووس در دنیا گران است
دماغ کرگدن از چین بیاریم
اگر با زلزله تهران فرو ریخت
بدم نیست یک پکن از چین بیاریم
دهنها خسته شد از نطقهامان
یدک باید، دهن از چین بیاریم
ترقه، فشفشه، باروت، موشک
خطرناکه حسن! از چین بیاریم
خلاصه جنس کشور گشته چینی
فقط مانده وطن از چین بیاریم
بیا تا دست یکدیگر بگیریم
و سر تا پا بدن از چین بیاریم
ولی، شاید، اگر، داریم، اما
یقینا، واقعا از چین بیاریم
خلاصه منفعت فعلا در این است
تا هر چی که بخواین از چین بیاریم
یا
رب بده که پول فراوانم آرزوست
بیمارم و هزینه ی درمانم
آرزوست
هم پول باز کردن رگ های بسته
ام
هم پول ارتو دنسی دندانم
آرزوست
یارانه می دهند و به جایی نمی
رسد
یارانه ای ملس نه چو الانم
آرزوست
یک دست، بال جوجه و دستی به
تنگ دوغ
یعنی که دوغ و جوجه ی ارزانم
آرزوست
از بس که حال جیب من این روزها
بد است
فعلاَ خرید یک کش تنبانم
آرزوست
از کاله جوش و اشکنه بدجور
دلخورم
آن قیمه های خوشگل مامانم
آرزوست
ازدست نیش و طعنه ی مادر زنم
مدام
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست
خواهر زنم همیشه به من اخم می
کند
خواهر زنی چو پسته ی خندانم
آرزوست
...
رفتن به کیش و قشم و دبی را که
بی خیال
یک جمعه ای گذر به لواسانم
آرزوست