ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
همان که بیست سال پیش لابد
کادو دادی به من روز تولد
همان که بابت گم کردن آن
قسم خوردم برای تو به قرآن
همان که بابتش با آه و زاری
زجیبت رفت ده تا یک هزاری
همان دُری که صد تایش اگر بود
دل من با تو از غم بی خبر بود
خدا را شکر بعد از این همه سال
به ما بیچاره ها رو کرده اقبال
اگر فردا بری آن را به بازار
یقینن می دهندت پول بسیار
و یک میلیون و اندی پول رایج
رود در جیب تو بهر حوائج
شوی میلیونر از الطاف دولت
خدا را شکر از این ناز ونعمت
بگیر این سکه را ای مرد خوشبخت
که تا گردد خیالت کاملن تخت
به خنده گفتمش که خوش خیالی
تو هم مانند او حالی به حالی
برای روغن و گوشت و حبوبات
سه کیلو پسته، یک جعبه شکولات
برای روسری و کیف و شلوار
وآن چه هست مایحتاج سرکار
گمانت سکه ی گمگشته کافی است؟
و یا این که نه ،خیلی هم اضافی است؟!
به جان حضرت آقای "جاوید"
نکن در این قضیه هیچ تردید
که ده تا از همین زرد قرشمال
اگر پیدا کنی باری به هر حال
ندارد ارزش آن ده هزاری
که دادم بابتش با آه و زاری
بخوان یک فاتحه یا جزء قرآن
برای پول ملی از دل و جان
یوه یوه یوه
خخخخخخخخخخخخ
ها ها ها هاااا
ببین چقدر خمشل خندیدم بوخودا
اهوووووووووووووم
بخدا هر وفت شعر پویا بیاتی را گوش میدم به یاد تو میفتم با این شعرت چقدر خرابش کردن شعر این بیچاره را
اتفاقا خیلیم خوشجل مشجله
حمید آدرس وب جدید لدفن
تو وبت گذاشتم
ممنون
انقدر.........
دوستت دارم
که گاهی یادم میرود تو دوستم نداری
حمید چرا ج ندادی
آدرس وب جدید یالا پسر
دارم میمیرم از فضولی والابوخودا
هر چــﮧ بـےوفایــے کرد .. بـﮧ دلـפֿوشے بودنش با פֿود گفتمـ ـ ..
ایـטּ نیـز بگذرد ..!
لعنتـ ـ بـﮧ مـטּ ....
کـﮧ حتــے یـکـ ـ بار با פֿودْ نگفْتمـ ـ ،
او نیـز بگذرد ...!
واقعا با ده تای اونم دیگه نمیشه هیچ.........کرد
چه برسه به یه دونش!!!!!!!!!!
اره بابا
الان با یه دونش یه لواشک میدن
نیستی نبودی چرا سر نمی زدیییییییییییی
هااااااااااننننننننننننننننننننننننننننن
ولی خیلی ممنون که حالا سر زدی مرسی
سلام
کار داشتم.....نتونستم بیام
شانس آوردی وگرنه منم این آهنگو می زاشتم تو وبم
مــטּ در ایــטּ گـ ـورسـ ـتــاטּ ،
اوج ِ فــرسـ ـودگــے ِ خـ ـود را طِـــے مــے کــنـمـ ..
مهــم نیــست کــہ جســمـمـ ،
زیــر خــآکـ نبــاشــد ،
وقــتـــے روحـَـم در کوهـــے از گـَــرد و غـ ـبــار ِ دِلتنـ ـگـ ــے
هــر روز متـ ـلاشـــے مـــے شـ ـود .
ایـن روزها فقط ســـُکوتـ✖ــ میــکنم . . .
کـ✖ــِنار مــے نشینم . . .
آرام میــــ✖ـــگیرم . . .
و یـ✖ـَواش یـــَواش خودم را مــحــو میکنـ✖ـم . . .
از ذِهـ✖ـטּ تو . . . از ذِهـ✖ـטּ خودم . . .
اما تـ✖ـو بـگو . . .
با دِلـَــــم . . . با دِلــــَت . . . چـــِه کـُنم.
ته فنجان قهوه ام
کف دستم
یا پیشانی ام را ببین!
چیزی نمی بینی؟
مثلا خطی
حرفی
یا چیزی که بتوان “تو” را
به “من” نسبت داد ؟
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند
عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقی است
آتشی سرکش و سوزنده هنوز /./.
هــنوز هـم دلـم تـنـگ مـیـشود ...
بـرای مـحـض حـرف زدنـت ...
و برای تکه کلام هایت که نمی دانستی که فقط کلام تو نبود
مــن هــم بــه آنـهـا تـکـیـه داده بـودم
دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه
اگر بخوآهم از این دیوآنــﮧ تر نمیشوم
گفته بودم بے تو سختـــ میگذرد
بی انصافــــــ✖ـــــــ
حرفم را پس میگیرم ...
بــے تو انگار اصلا" نمیگذرد ../.
دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه
● בیگــَر ﻧﻤﮯ گویـَمـ ﮔﺸﺘـَمـ , ﻧَﺒــﻮב ﻧــَﮕﺮב , نیستــ !
● ﺑــﮕﺬﺍﺭ ﺻـآבﻗآنـﮧ بگویــَمـ : ﮔﺸﺘـَـمـ , ﺍتفـاﻗـا ﺑـــﻮב !
● ● ● ● ● ● ● ﻓــَﻘﻂ ﻣـآلـ مــَטּ ﻧــَﺒﻮב ● ● ● ● ● ● ●
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﯽ
که ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ هوا ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻩ
نمیتوانم در خیالم ،
روزی را ببینم که تو نیستی
و من در کوچه ها آواره و سرگردان باشم././
آهنگش که خیلی خمشله اما حسابی خرابش کردن والابوخودا قبول کن پسر این مث خندیدنم
قبول میکنیم.......