تفریح و سرگرمی

این وبلاگ برای شاد کردن امدست نی برای .....

تفریح و سرگرمی

این وبلاگ برای شاد کردن امدست نی برای .....

جوک

   یه توپ دارم قلقلیه ....... موهای سرم فرفریه ..... مسیج جدید نداشتم سرت کلاه گذاشتم

--------------------------------------------------------

   امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من این روز رو به خنگ ترین کسی که میشناسی تبریک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست

---------------------------- ----------------------------

   برداشتن قدمهای بزرگ در زندگی باعث پاره شدن خشتک انسان میشود

---------------------------- ----------------------------

   دو تا یارو داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی دیگه دارم

---------------------------- ----------------------------

   یارو داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی

----------------------------  ----------------------------

   بند تمبونتیم، ولمون کنی هم ما میریم هم آبروتو می بریم

---------------------------- ----------------------------

   بچه یارو از پدرش می‌پرسه: بابا، ماه نزدیک‌تره یا اصفهان؟ یارو میزنه پس گردنش و میگه: آخه پدرسگ، معلومه دیگه، مگه تو از اینجا میتونی اصفهان رو ببینی

---------------------------- ----------------------------

   اگر خسیسه برات یه اس ام اس (پیامک) داد ، بدون که به یادته ، اگردو تا اس ام اس (پیامک) فرستاد بدون که خیلی خاطرت می خواد ، اگر سه تا اس ام اس (پیامک) فرستاد ، بدون که موبایل مال خودش نیست

---------------------------- ----------------------------

   می دونی سر دره مطب جراحی پلاستیک چی نوشته؟لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدیم

---------------------------- ----------------------------

   می خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولی نامرد ادیسون برق رو اختراع کرد

---------------------------- ----------------------------

   به یارو میگن چرا زنتو باچاقو کشتی میگه والا وضع مالیمون خوب نبود که تفنگ بخرم

---------------------------- ----------------------------

   یارو نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش می کنن و یارو اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه یارو خیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا و زیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ یارو می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

---------------------------- ----------------------------

   افسر داشته امتحان رانندگی میگرفته. از یارو میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ یارو میگه: برف پاک کن جناب سروان! افسر تعجب میکنه، میپرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: جناب سروان، یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف

---------------------------- ----------------------------

   بی غیرته پای کامپیوتر جو گیر میشه زنشو سند تو ال میکنه

---------------------------- ----------------------------

   اگه دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان بنزین نداره سکته کرده

---------------------------- ----------------------------

   از خـدا یـه گل خواسـتــم،اون بـه مـن یـه بـاغ داد من از خدا یه درخت خواستم،اون به من یه جنگل داد میترسم از خدا تو رو بخوام بهم یک گله گوساله بده

---------------------------- ----------------------------

   به یارو میگن بچت حشیش می‌کشه میگه حشیش چیه؟ میگن یه چیزیه که آدم می‌کشه و میره تو فضا. شب پسرش میاد خونه و یارو بهش میگه اصغر حشیش می‌کشی؟ پسره میگه نه بابا چطور مگه؟ یارو میگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا دیدنت

---------------------------- ----------------------------

   از یارو می پرسن؟ چه طوری یارو شدی ؟می گه: اولش تفریحی بود

---------------------------- ----------------------------

   به یارو میگن علی یارت میگه ما تیممون تکمیله یار خودتون

---------------------------- ----------------------------

   یه روز به یارو می گن : دو دو تا میگه : 4 تا می گن :اه اه جکو خراب کردی رفت

نظرات 6 + ارسال نظر
Zhinoos.Blue پنج‌شنبه 21 دی 1391 ساعت 00:28 http://kooleh-poshti.blogsky.com

قشنگ بودنننننننننننننننن

ممنون

هنگامه پنج‌شنبه 21 دی 1391 ساعت 04:14

به حمید میگنم علی یارت

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 21 دی 1391 ساعت 04:15

الان وضع مالیت چطوره میتونی تفنگ بخرییه نه

هنگامه پنج‌شنبه 21 دی 1391 ساعت 04:16

حمید خیلی خوب بود خنده روی لبم نشست ممنون پسر گل

من حمید نیستم..........
اسم نویسندهارو هم یه نگا بنداز.....

هنگامه یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 12:41

چرا میزنی و بعد نگام میکنی خوب اشتب شده همین

در ضمن نوشته ها که خوب بودن

هنگامه یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 12:43

حالا که انقدر بد اخلاقی مادر شوهرم میدم به تو که خوشبحت نشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد