ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی …. ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!)
آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.
آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!
آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!
آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (۱) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!
آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!
آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!
آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ….، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و …
آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !
آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!
آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!
آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.
آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!
آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.
آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!
آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت، به جز ۲۱٫ ( انجمن حمایت از گربه ها!! )
آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و …
آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!
آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!
خیییلی خوشکل بود.
ممنون.