ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم،
شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم.
کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.
هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین
تصوری از هیکل خود دارند.
گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی
اختراع کرده بودند.
بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است.
دانشگاه: یک دوره چهارساله که ... چیز بیشتری یادم نمی آید.
مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.
خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد.
منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر
کمک می کند.
بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان
به فنا رفته است.
جلسه دفاع پایان نامه: هنر انتقال اطلاعات دانشجو از طریق
پاورپوینت و توجه اساتید داور و راهنما، بدون عبور از ذهن هر دو.
شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما
را خالی خواهند کرد. (می تواند پول، قیافه و یا شهرت باشد.)
رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی
به یک شغل پردرآمدتر
کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب
عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش،
ازدواج است.
راز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید.
جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف
مقابل استفاده می شود.
قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد.
ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست
که دقیقا کدام یک؟
شاهد: فردی که ابتدا قسم می خورد که حقیقت را، تمام حقیقت را، و نه
چیزی جز حقیقت را بگوید و سپس شروع به تعریف داستانی می کند که
وکیل از او خواسته است.
خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل
خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون
لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است.
فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه
به یاد می آورید که جا گذاشته اید.
مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم،
نقد می خواستند.
فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز.
طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ
تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند.
پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه
آویزان از یخچال می شود.
روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون
بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش
خلاص بشوید.
پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.
پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش،
مرگ را به شما هدیه می دهد.
کمک های خارجی: انتقال پول از مردم فقیر در کشورهای ثروتمند به
افراد ثروتمند در کشورهای فقیر.
آنتیک: وسیله ای که اجداد شما خریده اند و پدر و مادر شما خود را
از شر آنها خلاص کرده اند و حالا شما دوباره برای خرید آن، پول
گزافی پیاده می شوید.
مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج
قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس
پیدا شود.
و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که
واقعا می فهمید، می فهمید.
سیاست: هنر تقسیم کیک تولد، به گونه ای که هر کس احساس کند بزرگ
ترین قطعه را صاحب شده است.
لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان
می دهد.
صداقت: حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم
دچارش می شوید.
دیکشنری با حالیه.........